نگرش فلسفی ، اجتماعی بر کار و مسائل آن

نویسنده

چکیده

یگانه وسیله عمران و آبادانی زمین و استفاده از منابع نهفته آن کار است . انسان به وسیله کار زندگی خود را می سازد و بودن خود را روی زمین به اثبات می رساند . با این همه ، باید گفت که با کمال تعجب ، کار از جمله مباحثی است که فلاسفه کمتر از موضوعات دیگر درباره آن گفتگو کرده اند . هر چند که چنین است ، اما کار برای اکثریت انسانها عمده ترین فعالیت زندگی آنها را تشکیل می دهد . کار به زندگی انسانها معنی می دهد و اهمیت آن بیشتر از یک فعالیت برای بدست آوردن درآمد و ادمه زندگی است . کار ، انسان را در عرصه زندگی کامروا و یا برعکس ، ناکام می کند . ممکن است کار هر انسان برای او ناخوشایند ، غیر ضروری ، کسل کننده و مرگبار و یا برعکس برانگیزاننده ، جالب توجه ، مبتکرانه و دلچسب باشد . در هر یک از دو وضعیت فوق باید توجه داشت که کار قسمت مهمی از زندگی او را در بر می گیرد که به آسانی قابل چشم پوشی نیست.
در این نوشته ، ابتدا از دیدگاه فلسفی به کار و مسایل مربوط به آن توجه می شود و سپس از دید روابط صنعتی و جامعه شناسی صنعتی یا جامعه شناسی کار ، مورد توجه قرار خواهد گرفت . در آغاز برای معرفی فلسفه کار ، به برخی از جنبه های اجتماعی و سیاسی آن و بحث در پیرامون تصویری از انسان در روزگار امروز به عنوان کارگر می پردازیم و اخلاق کار را مورد توجه قرار می دهیم . در نهایت ، به از خود بیگانگی و راههای پدید آورنده آن در جهان امروز می پردازیم.