یکی از بزرگترین هدفهاسی مدیران افزایش کارآیی سازمان است و کارآیی سازمان ، هم به منابع غیر انسانی از قبیل تجهیزات ، کارگاهها ، محیط کاری ، نوع تکنولوژی ، میزان سرمایه گذاری و نقدینگی و هم به عوامل انسانی وابسته است. اما مقیاس و مرکز همه چیز در هر سازمان انسان است . اگر هر دشواری را ژرف بشکافیم سرانجام به انسان خواهیم رسید .
برای مدیریت موفق ، به ایجاد و حفظ محیطی نیاز است که افراد برای دستیابی به هدفهای مشترک با یکدیگر همکاری کنند . مدیر زمانی می تواند خوب کار کند که بداند چه چیزهایی در افراد انگیزش ایجاد می کند . شغل مدیریت ، تشخیص نیازهای کارکنان و فعال کردن این نیازها در جهت انجام کار است . یکی از نیازهای تعیین کننده رفتار انسانی نیاز به موفقیت است که به عنوان یکی از جلوه های نیاز به خودیابی شناخته شده است. این نیاز به ترتیبی که خواهیم دید یکی از عمده ترین ابزاری است که انگیزش را از برون به درون انسان می کشاند و کنترل را به خود فرد منتقل می سازد. علاوه بر آن نیاز به موفقیت یکی از کلیدهای رشد اقتصادی است ، زیرا افرادی که دل بسته انجام کارها به صورت بهتر هستند ، کارآفرینهایی فعال می شوند که مؤسسات بازرگانی بالنده را خلق می کنند و این مؤسسات سنگ بناهای یک اقتصاد رو به توسعه را تشکیل می دهند.