این مقاله به کارآفرینی اجتماعی بهعنوان یک پارادایم اشاره دارد که دو زمینهی سیاسی و اجتماعی در پیدایش آن مؤثر بوده است. تغییر رویکرد رفاه اجتماعی به نولیبرالیسم در حوزه علوم سیاسی و پیدایش مفهوم سرمایه اجتماعی درقلمرو جامعه شناسی, بهطور آشکار، پارادایم کارآفرینی اجتماعی را در ادبیات کارآفرینی پیش روی جوامع در عصر کنونی قرار داده است. جوهره این پارادایم، خلاقیت اجتماعی و درگیر شدن شهروندان در عرصههای تصمیمگیری دربارهی نیازها، انتظارات، مسایل و ارزشهای اجتماعی آنان است.